30 خرداد 1397 - 08:51

همسویی با ترامپ با ژست روشنفکری

نامه دعوت به مذاکره، این پیام اشتباه را به سران کاخ سفید می‌دهد که فشار‌های آنان مؤثر بوده و اولین رخنه‌ها را برای دستیابی به اهداف فوق، پدید آورده است. از این رو نامه، مشوق ترامپ به تشدید و ادامه فشار‌ها است که اگر از روی خیانت نباشد، حتماً نوعی ساده‌اندیشی یا اشتباه راهبردی است که نویسندگان را به همسویی با جبهه دشمن کشانده است.
نویسنده :
رسول سنایی راد
کد خبر : 952
در حالي که رئيس‌جمهور آمريکا در اقدامي نامتعارف و با شيوه‌اي گانگستري برجام را نقض کرد و با ادبياتي اهانت‌آميز به طرح خواسته‌هاي غير منطقي از کشورمان پرداخته و تشديد تحريم‌هاي ظالمانه را دنبال مي‌کند، عده‌اي از به اصطلاح فعالان سياسي با صدور نامه‌اي از مسئولان نظام درخواست کرده‌اند که با ترامپ وارد مذاکره شوند.

اين افراد که طيفي از به اصطلاح فعالان سياسي خارج تا داخل کشور را شامل مي‌شوند و برخي از آنها متأسفانه داراي سابقه حضور در درون نظام و وابستگي به برخي جناح‌هاي سياسي داخلي هستند، ولي در اين خواسته فارغ از مرزبندي‌هاي سياسي و هويتي گذشته خود که بعضاً مدعي چپ‌گرايي و ضد امپرياليستي نيز به شمار مي‌آمدند، با اتخاذ اين رويکرد تعجب‌برانگيز خواستار مذاکره با دونالد ترامپ شده‌اند.

اگرچه با توجه به سوابق سياسي و هويتي امضاکنندگان، چگونگي رسيدن آنها به اين تقاطع و نقطه سياسي مشترک خود جاي بررسي و تحليل دارد، اما آنچه موجبات شگفتي بيشتر را فراهم مي‌کند، همسويي آشکار اين مدعيان شناخت و عقلانيت با اهداف کاخ سفيد در اين مقطع تاريخي است که فاقد هر نوع پيچيدگي و پنهان‌کاري است؛ يعني اين دعوت به مذاکره دقيقاً تکرار خواسته کاخ سفيد است که پس از نقض برجام چند بار از زبان ترامپ و پمپئو وزير خارجه در اختيار و تابع ترامپ به صراحت اعلام شده است.

سران فعلي کاخ سفيد که محدوديت‌هاي قيد شده در برجام را براي فعاليت‌هاي هسته‌اي کشورمان ناکافي دانسته و خواستار دائمي کردن آن و همچنين تحميل محدوديت‌هايي بر توان موشکي و نفوذ منطقه‌اي کشورمان هستند، خروج از برجام و تشديد تحريم‌ها را ابزاري براي فشار بر مردم و مسئولان کشور تلقي کرده و به دنبال واداشتن جمهوري اسلامي ايران به معامله و بلکه انصراف از امتيازات و دستاوردهايش در حوزه‌هاي راهبردي برآمده‌اند. متأسفانه دعوت مسئولان نظام به مذاکره از سوي اين جمع مدعي سياست و روشنفکري دقيقاً همسويي با ترامپ، نتانياهو و بن‌سلمان محسوب مي‌شود که فشارهاي تحريمي را براي نيل به اهداف ذيل دنبال مي‌کنند:

۱ـ ايجاد شکاف‌ها و دوقطبي‌هاي داخلي در جمهوري اسلامي که يکي دوقطبي مذاکره‌ـ مقاومت است.

۲ـ ايجاد نارضايتي در مردم و مقصر جلوه دادن مسئولان نظام در فشارهاي پديد آمده و بسترسازي براي اعتراض و بلواي داخلي که مسئولان را به سمت مصلحت‌جويي و سازش سوق دهد.

با توجه به همين اهداف و سناريوهاي طراحي شده است که ترامپ به صراحت مي‌گويد ايراني‌ها به ميز مذاکره برخواهند گشت.

و جاي شگفتي اينجاست که اين مدعيان روشنفکري و سياست نيز دقيقاً به نفع سران کاخ سفيد آتش تهيه ريخته و آنان را تشويق به پيشروي براي دستيابي به اهداف پليدشان مي‌کنند، حال آنکه ماهيت رئاليستي و کاسبکارانه ترامپ و تيم‌ همراهش ايجاب مي‌کند، هزينه سنگين اين عهدشکني و همصدايي مردم و مسئولان و اراده ملي را در ايستادگي بر منافع و عزت ايران اسلامي متوجه شوند.

ترامپ و تيم همراهش که با ديوانه‌نمايي و اتخاذ ژست تهاجمي به دنبال تحميل خواسته‌هاي ظالمانه و غير منطقي خود هستند، تنها در مواجهه با اقتدار ملي کشورمان حاضر به پذيرش واقعيت بوده و از مطالبات اهانت‌بار خود دست خواهند کشيد. نامه دعوت به مذاکره، اين پيام اشتباه را به سران کاخ سفيد مي‌دهد که فشارهاي آنان مؤثر بوده و اولين رخنه‌ها را براي دستيابي به اهداف فوق،‌ پديد آورده است. از اين رو نامه، مشوق ترامپ به تشديد و ادامه فشارها است که اگر از روي خيانت نباشد، حتماً نوعي ساده‌انديشي يا اشتباه راهبردي است که نويسندگان را به همسويي با جبهه دشمن کشانده است.
منبع: بصیرت

ارسال نظرات